از وقتی که شدم دانشجو تا به الان ۳ یا ۴ مقاله بیشتر نخوندم . چون واقعا علاقه ندارم به خوندن جمله هایی که صد تا احتمال رو بررسی میکنه و اساسا همه چیزش یا فرضه یا احتمال . هیچ چیز قطعی نیست . این دقیقا جمله ایه که به کررات سر کلاس ها می شنوی . حرف از بیشترین میزان شیوع ، شایع ترین علت ، شایع ترین علامت ، تشخیص احتمالی
عکس های گالری رو نگا میکنم و ۳ هفته تعطیلات که امشب آخرین شبه .
هر لحظه که میگذره ، هر ترم که رد میشه بیشتر و بیشتر دده میشم و سست تر برای ادامه .
در یخچال رو به نیست آب سرد باز کردم اما لیوان شیری که مامان واسه صبحم گذاشته بود توی یخچال مثل یه نور بود توی تاریکی
شیر میخورم و میخوابم
پ.ن : گزارشکر از آدم ها نظر میپرسید در مورد سریال های نوروزی ، یک نفر نگفت خوشم نیومد
فایل ارائه رو واسه مریم و زهره و مرتضی فرستادم گفتن خوبه ولی منکه میدونم خوب نیست . باید بهتر باشم . کاش می تونستم .
درباره این سایت