دیشب میخواستم تموم بشم . دیشب که صدای سنتور اتاق بغلی میومد . توی نقطه ای از شب میخواستم تموم بشم .
رادیو دستنوشته مدتی شده بود لالایی شب ها موقع خواب .
ارائه دادم .خوب نبود . هیجان . هیجان رو نتونستم حذف کنم .
قرار بود بمونم دانشگاه درس بخونم اما وقتی ارائه میدی یه مرحله است به اسم پسا ارائه . هندزفری گذاشتم . اپیزود دیگر رادیو دستنوشته رو پلی کردم به سمت هر جایی جز همون مسیر همیشگی .
درباره این سایت